شروین: «لعنتی
دوباره فریاد زد: «لعنتی
و موبایلش را پرت کرد.
شایان سمتش رفت و با صدای مضطربی گفت: چی شده شروین؟
شروین تند تند نفس میکشید جاسوسمون سعیدی رو با یه تیم دیگه فرستادن تهران بابا رو با یه تیم دیگه می ارن
شینا پس چکار کنیم؟
شروین باید با تهدید بابا رو آزاد کنیم فراری دادنش در این حالت غیر ممکنه چون نه تاریخی ازش میدونیم و نه راهی که میارنش سعیدی
گفت به احتمال زیاد هوایی میارنش پس تنها راه فقط تهدید کردنه
شهره چطوری تهدید کنیم؟
شروین با گروگانگیری
شایان کی رو گروگان بگیریم؟
شروین کلافه گفت نمی دونم…. سرهنگ پرونده. رو نداره که بخوایم گروگان بگیریم میمونه سرگرد امینی که اونم مجرد و به گفته
ی سعیدی به مادر پیر داره که به کارمون نمیاد.
شایان چرا نیاد. مادرشه بهترم هست
شینا: پرونده دسته امینی؟