دانلود رمان دختر خون آشام (جلد اول) از کارپو کینرد

دانلود رمان دختر خون آشام (جلد اول) از کارپو کینرد pdf بدون سانسور

دانلود رمان دختر خون آشام (جلد اول) از کارپو کینرد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

فکر می کنید تنهایی توی شب راه رفتن امنه؟ معلومه که نیست. فکر می کنید تنها تهدید آدما هستن؟ نه. هیولاها واقعی ان. همینطور خون آشام ها. و من دارم به یکی از اونا تبدیل میشم. من یه دختر معمولی بودم که زندگی معمولی داشتم، تا وقتی که مادرم رفت توی کما، و حالا من تنها امیدشم. من شاهدخت جهنم میشم تا مادرم زنده بمونه. اما شاهزاده ها رازهایی رو از من پنهان میکنن. رازهایی که ممکنه همه چیز رو به هم بریزه…

خلاصه رمان دختر خون آشام

‘مواظب شاهزاده جنگ باش’ -سرپرست. چشمامو باز میکنم و نفس عمیق میکشم. انتظار آتش و گوگرد داشتم، درد و زجر، شکنجه ابدی. اما چیزی که میبینم فراتر از افسانه است. ما کنار دریاچه ای ایستادیم. شبه و ماه کامله. و یه ماه هلالی دیگه کنارش شناوره . ستاره ها بزرگ و درخشان تو آسمون تاریک میدرخشن. بزرگتر از ستاره های سرزمین من. آب دریاچه در دوردست شکافته میشه و چیزی زیر نور ماه به رنگ آبی کمرنگ میدرخشه. اشر متوجه نگاهم میشه: « اونا ماهی ماه هستن.» دلم میخواد دستمو ببرم تو آب و باهاشون بازی کنم، اما چیزی که

میدونم اینه که اونا گوشخوارن و همونقدر که دلشون بازی میخواد غذا هم میخواد. جای ساکت و آرومیه. ولی هنوز یادمه که به چه دلیلی اینجام. اشر میگه: « ما به اینجا جهنم نمیگیم. اسم اینجا جزیره شیطانه برمیگرده طرف آینه ای که ازش اومدیم و دستی روش میکشه . وقتی دستش رو برمیداره تصویر آینه با رنگهای مختلف میچرخه و تصویری جدید پدید میاد. اول نمیفهمم به چی نگاه میکنم . اشر میگه: «این جهنمه» به تصویر اشاره میکنه و من میفهمم که این نقشه ی این مکانه، جزیره ای که شامل هفت دایره متحدالمرکزه. دستم رو طرف

نقشه میبرم و مرکز دایره هارو لمس میکنم. نقشه زوم میشه و تصویری سه بعدی از قصری بزرگ نشونم میده. اشر میگه: «اون قصره. الان مستقیم میبرمت اونجا.» انگشتم رو برمیدارم تا تصویر دوباره بزرگ بشه: این دایره ها چی ان؟ «هفت منطقه که هرکدوم توسط یک شاهزاده حکمرانی میشن. نقشه های دیگه ای از سرزمینمون هست، ولی بهترین دید رو میشه از آینه داشت گرچه تو هر هفت منطقه برای امنیت هیچ آینه نیست. هرکس که بخواد با آینه به منطقه ای دیگه سفر کنه باید بیاد اینجا .» لحظه ای بعد قایقی در ساحل دریاچه به طرف ما میاد…

دانلود رمان دختر خون آشام (جلد اول) از کارپو کینرد pdf بدون سانسور

دانلود رمان خاطرات یک خون آشام از ال جی اسمیت

دانلود رمان خاطرات یک خون آشام از ال جی اسمیت بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان خاطرات یک خون آشام از ال جی اسمیت با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

مرکز داستان، الینا گیلبرت است یک دختر دبیرستانی که قلبش بین دو بین برادر خون آشام، استفن و دیمن سالواتوره، گیر کرده ‌است…

خلاصه رمان خاطرات یک خون آشام

دفترچه خاطرات عزیز امروز قرار است یک اتفاق بد بیفتد. نمی دانم چرا این جمله را نوشتم. هیچ دلیلی وجود ندارد که ناراحت باشم. تازه کلی هم دلیل برای خوشحال بودن دارم. اما الان که ساعت ۵:۳۰ صبح است من هنوز بیدارم و نمی دانم چرا دلم مدام شور می زند. همه اش به خودم می گویم که بهم ریختنم بخاطر اختلاف ساعت فرانسه با اینجاست. اما این که دلیل دل شوره و ترس نیست. خیلی می ترسم. حس می کنم گم شده ام. پریروز وقتی با عمه جودیت و مارگارت از فرودگاه بر می گشتم.

این حس عجیب شروع شد. وقتی رسیدیم به محله خودمان، فکر کردم مامان و بابا حتماً توی خانه منتظرمان هستند. با خودم گفتم حتماً آمده اند دم در ایستاده اند یا از پنجره ی اتاق نشیمن به بیرون خیره شده اند. حتماً دلشان خیلی برای من تنگ شده است. می دانم که خیلی احمقانه به نظر می رسد. اما حتی وقتی که دیدم دم در کسی نیست باز هم همین طوری فکر می کردم. از پله ها دویدم بالا و در زدم. وقتی که عمه جودیت پیاده شد و در را باز کرد، خودم را انداختم توی خانه و گوش هایم را تیز کردم.

انتظار داشتم صدای قدم های مامان را بشنوم که از پله ها پایین می آید. یا صدای پدر که در اتاقش صدایم می کند. اما فقط صدای چمدانی را شنیدم که عمه جودیت پشت سرم به زمین انداخت. بعد، عمه جودیت آه بلندی کشید و گفت: – بالاخره رسیدیم خونه. مارگارت خندید. آن موقع بود که بدترین حسی که تا الان توی زندگی ام داشته ام سراغم آمد. هیچ وقت این قدر واضح و کامل احساس نکرده بودم که گم شده ام. خانه، من رسیده ام به خانه ام. چرا این قدر این جمله حس عجیبی به من می دهد؟…

دانلود رمان خاطرات یک خون آشام از ال جی اسمیت بدون دستکاری و سانسور

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کتاب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.