خلاصه کتاب
«آهیر» جوانی است که با وجود سن کم، بزرگِ محله به حساب میآید. در شب عروسیاش، عروسش مرجان جلوی چشم او ربوده و کشته میشود. آهیر در محله میماند تا راز این قتل را کشف کند. او در ظاهر آهنگر است، اما شغل اصلیاش را هیچکس نمیداند. ورود پروا، خبرنگار جسور و کنجکاوی که همسایهی جدید اوست، همهچیز را پیچیدهتر میکند؛ زنی که دل آهیر را ربوده اما به او مشکوک است…